اصول مدیریت پروژه و میزان اثربخشی آن در بهبود مدیریت پروژه

4/5 - (8 امتیاز)

در این مقاله با اصول مدیریت پروژه که در دانش‌نامه PM‌BOK 7th معرفی شده‌است آشنا می‌شویم. وقتی نمی‌دانید از کجا شروع کنید و چگونه کار کنید، مدیریت پروژه‌ می‌تواند یک کار دلهره‌آور به‌نظر برسد. اما اینجاست که اصول مدیریت پروژه…

PMPiran
29 تیر 1401 دقیقه 0 دیدگاه

در این مقاله با اصول مدیریت پروژه که در دانش‌نامه PM‌BOK 7th معرفی شده‌است آشنا می‌شویم.

وقتی نمی‌دانید از کجا شروع کنید و چگونه کار کنید، مدیریت پروژه‌ می‌تواند یک کار دلهره‌آور به‌نظر برسد. اما اینجاست که اصول مدیریت پروژه به‌عنوان یک راهنما نقش مهمی‌ ایفا می‌کند.

اصول مدیریت پروژه ممکن است به شما نگوید که دقیقاً چه کاری انجام دهید، اما در راستای به‌کارگیری دانش، مهارت‌ها، ابزارها و تکنیک‌ها در فعالیت‎های پروژه و در نهایت نیازهای پروژه مورد استفاده می‌گیرد.

اصول مدیریت پروژه مانند قوانین کلی فرآیند مدیریت پروژه عمل می‌کنند. هر مدیر پروژه باید برای تکمیل موفقیت‌آمیز یک پروژه به اصول مدیریت پروژه پایبند باشد و اطمینان حاصل کند که در جهتی درست فعالیت می‌کند.

می‌توان گفت که کل اصول مدیریت پروژه به 12 اصل تقسیم می‌شود که در صورت اجرایی شدن، می‌تواند نتایج مثبت و موفق پروژه را به‌همراه داشته باشد.

به‌عنوان یک مدیر پروژه، مهم است که محدوده پروژه را برای اجرای یک پروژه قابل اجرا مدیریت کنید و به این منظور، اصول مدیریت پروژه می‌تواند در شناسایی نیازهای پروژه، اهداف، منابع، بودجه، زمان‌بندی و سایر موارد کمک‌کننده باشد.

اصول مدیریت پروژه چیست؟

اصل «یک حقیقت یا گزاره اساسی است که به عنوان پایه و اساس یک سیستم اعتقادی یا رفتاری یا زنجیره‌ای از استدلال عمل می‌کند» – تعریف از دیکشنری آکسفورد.

اصول مدیریت پروژه مهم هستند چون مستقل از اینکه شما از چه رویکردی (قابل پیش‌بینی- چابک-  هیبرید) برای مدیریت پروژه خود استفاده می‌کنید با این 12 موضوع و اصول مدیریت پروژه مهم روبرو هستید و باید در زمینه برنامه‌ریزی و اجرای آن‌ها تلاش کنید.

اصول مدیریت پروژه می‌توانند فاکتورهای اخلاقی را منعکس کند. برای تعیین انتظارات اخلاقی در طول پروژه، نیاز است که یک آیین اخلاقی برای تیم پروژه مشخص کنید. از اصول اساسی مدیریت پروژه ارزش‌های مشخص شده در آیین اخلاقی است.

آیین اخلاقی و رفتار حرفه‌ای در اصول مدیریت ‌پروژه براساس چهار ارزش زیر تعیین شده‌است:

  • مسئولیت‌پذیری
  • احترام
  • انصاف
  • صداقت

12 اصل مدیریت پروژه در PMBOK 7th

1. سرپرستی سخت‌کوش، محترم و مراقب باشید

(BE A DILIGENT, RESPECTFUL, AND CARING STEWARD)

سرپرستی در زمینه‌های مختلف، معانی و کاربردهای نسبتاً متفاوتی دارد. یکی از معانی سرپرستی، مسئولیت مراقبت از چیزی است. معانی دیگر بر طرح‌ریزی، استفاده و مدیریت مسئولانه منابع تمرکز دارد. یک سرپرست، مسئولیت‌های درون سازمانی و برون‌سازمانی را دربر می‌گیرد.

یک سرپرست می‌بایست با اقدامات و تصمیمات خود، موجب ایجاد اعتماد و پذیرش در میان اعضای تیم شود. به‌طور کلی، وظایف سرپرستان شامل موارد زیر می‌باشد:

درستکاری؛ سرپرستان باید تمامی ارزش‌ها، اصول و رفتارهایی که از آن‌ها انتظار می‎رود را منعکس کنند. در اصول مدیریت پروژه، این وظایف غالبا سرپرستان را ملزم می‎کند تا اعضای تیم و ذی‌‌‌اثران را برای در نظر گرفتن گفته‌ها و اقداماتشان به چالش بکشند و البته سرپرستان را نیز ملزم می‌کند که پذیرنده بازخوردها باشند.

مراقبت؛ سرپرستان، امانت‌دار امور سازمانی هستند که به عهده دارند. در پروژه‌‌های بزرگ، اغلب متخصصانی وجود دارند که با سخت‌کوشی تمام فراتر از محدوده مسئولیت‌های مشخص شده، پروژه را نظارت می‌کنند.

قابل اعتماد بودن؛ قابل اعتماد بودن به سایر افراد این امکان را می‌دهد که چرایی اتخاذ تصمیمات توسط سرپرست را درک کنند. قابل‌اعتماد بودن، همچنین مستلزم شناسایی فعالانه تعارضات بين علایق شخصی و علایق سازمانی است (بیشتر بخوانید: تعارض چیست و چطور می‌توان آن را مدیریت کرد؟). چنین تعارضاتی می‌تواند حس اعتماد و اطمینان در سازمان را تضعیف کنند. سرپرستان، از پروژه‌ها در برابر چنین نقض اعتمادی حفاظت می‌کنند.

سازگاری؛ سرپرستان با قوانین، قواعد، مقررات و الزاماتی که به درستی در بیرون و درون سازمان آن‌ها مجاز است سازگاری دارند.

2. یک محیط مشارکتی، برای تیم پروژه ایجاد کنید

(CREATE A COLLABORATIVE PROJECT TEAM ENVIRONMENT)

در اصول مدیریت پروژه، تیم‌های پروژه متشکل از افرادی هستند که مهارت‌ها، دانش‌ها و تجارب متنوعی دارند. تیم‌های پروژه‌ای که به صورت مشارکتی کار می‌کنند می‌توانند هدفی مشترک را به طور موثر و کارآمدتر انجام دهند.

ایجاد یک محیط مشارکتی برای تیم پروژه مستلزم ایجاد چندین عامل از جمله توافقات، ساختارها و فرایندهای تیمی است. از میان این عوامل، افراد را قادر به همکاری با یکدیگر می‌سازد.

با پرورش یک محیط مشارکتی، دانش و ایده‎ها راحت‌تر مبادله می‌شود و این موضوع دستاوردهای بهتری را برای پروژه فراهم می‌کند که در اصول مدیریت پروژه به پرورش چنین محیطی تاکید شده‌است. یک محیط مشارکتی مناسب برای تیم پروژه شامل موارد زیر است:

توافقات تیمی؛ مجموعه‌ای از پارامترهای رفتاری و هنجارهای کاری است که توسط تیم پروژه ایجاد شده و توسط فرد یا مدیر پروژه مورد حمایت قرار می‌گیرد. تعهد و توافقات تیمی باید از ابتدای پروژه ایجاد شود.

ساختارهای سازمانی؛ این ساختارها می‌توانند مبتنی بر نقش‌ها، وظایف یا اختیارات باشند. این ساختارها را می‌توان خارج از پروژه تعریف کرد. مواردی از ساختارهای سازمانی که می‌توانند مشارکت تیمی را بهبود دهند شامل موارد زیر است:

  • تعریف نقش‌ها و مسئولیت‌ها،
  • تخصیص کارمندان و فروشندگان به تیم‌های پروژه،
  • کمیته‌های رسمی که با یک هدف خاص به کار گرفته شده‌اند،
  • جلسات دائمی که به طور منظم یک موضوع مشخص را بازبینی می‌کنند.

فرایندها، تیم‌های پروژه، فرایندهایی را تعریف می‌کنند که بتوانند امکان تکمیل وظایف و تکالیف کاری را فراهم کنند.

اصول مدیریت پروژه

3. به‌طور موثر با ذی‌اثران همکاری کنید

(EFFECTIVELY ENGAGE WITH STAKEHOLDERS)

طبق گفته PMBOK، ذی‌اثر کسی است که ممکن است پروژه را تحت‌تأثیر قرار دهد یا خود متاثر شود. ذی‌اثران می‌توانند افراد، بخش‌ها یا سازمان‌هایی باشند که می‌توانند به‌صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر پروژه تاثیر منفی یا مثبت بگذارند و به قدرت و اقتدار آن‌ها بستگی دارد.

در اصول مدیریت پروژه چنین گفته شده‌است که، تعامل موثر با ذی‌اثران مستلزم ارتباط پایدار است. همکاری فعالانه با ذی‌اثران از آغاز تا پایان پروژه به کسب موفقیت کمک می‎کند.

تعامل و ارتباط مؤثر و کارآمد شامل تعیین چگونگی، زمان و شرایطی است که ذی‌اثران به آن نیاز دارند و می‌بایست مطابق آن با یک‌دیگر همکاری کنند. ارتباط، بخش کلیدی همکاری است. به‌عبارت دیگر، همکاری با ذی‌اثران شامل ایجاد و حفظ روابط مستحکم از طریق ارتباطات مکرر و دوطرفه است.

تیم‌های پروژه به‌صورت فعال با سایر ذی‌اثران در سرتاسر پروژه همکاری می‌کنند تا تأثیرات منفی بالقوه را به حداقل رسانده و تأثیرات مثبت را به حداکتر برسانند.

همانطور که گفته شد، همکاری با ذی‌اثران از اصول مهم مدیریت پروژه است که علاوه بر افزایش رضایت آن‌ها، فرصت‌هایی را برای عملکرد و دستاوردهای قوی‌تر فراهم می‌کند.

در نهایت، همکاری با سایر ذی‌اثران به تیم کمک می‌کند راهکارهایی پیدا کنند که برای طیف وسیع‎تری از ذی‌اثران قابل‌پذیرش باشد.

4. بر ارزش تمرکز کنید

(FOCUS ON VALUE)

در اصول مدیریت پروژه، ارزش از منافع حاصل از یک پروژه به‌دست می‌آید. ارزش، شاخص موفقیت پروژه است که شامل دستاوردها از دیدگاه مشتری یا کاربر است. ارزش یک پروژه ممکن است به صورت سهم‌ مالی بیان شود. سهم پروژه از دستاوردهای برنامه می‌تواند نشان دهنده ارزش آن باشد.

بسیاری از پروژه‌ها، ولی نه تمام آن‌ها، براساس یک انگیزه تجاری آغاز می‌شوند. آغاز پروژه‌ها ممکن است ناشی ازیک نیاز مشخص برای تحویل یا اصلاح یک فرآیند، محصول، قراردادها یا سایر اسناد باشد. در هر صورت، قصد پروژه، ارائه دستاورد مطلوبی است که یک نیاز را با راهکاری ارزشمند برطرف کند. به‌طور کلی، ایجاد یک انگیزه تجاری‌، بخشی مهم از اصول مدیریت پروژه است.

انگیزه تجاری می‌تواند شامل اطلاعاتی در مورد هم‌سویی راهبردی، ارزیابی میزان مواجهه با ریسک، بازده سرمایه‌گذاری‌ها، ارزش‌یابی‌ها و رویکردهای جایگزین باشد.

انگیزه تجاری ممکن است سهم ارزش مورد انتظار از دستاورد پروژه را به‌صورت کیفی، کمی یا هر دو بیان کند. یک انگیزه تجاری، حداقل شامل عناصر مرتبط و پشتیبان زیر است:

  • نیاز تجاری، از الزامات تجاری اولیه که در منشور پروژه یا سایر اسناد مجاز منعکس شده‌است، نشأت می‌گیرد. نیاز تجاری، جزئیاتی در خصوص اهداف کلی و جزئی تجاری ارائه می‌دهد. نیاز تجاری ممکن است برای سازمان مجری، سازمان کارفرما، سازمان‌های شراکتی یا رفاه‌عمومی درنظر گرفته شده‌باشد. بیان واضح نیاز تجاری به تیم پروژه کمک می‌کند تا محرک‌های تجاری را برای وضعیت آتی درک کرده و به تیم پروژه این امکان را می‌دهد تا فرصت‌ها یا مشکلات را برای افزایش ارزش بالقوه حاصل از دستاورد پروژه شناسایی کند.
  • توجیه پروژه، توجیه پروژه به نیاز تجاری مرتبط است. توجیه پروژه، توضیح می‌دهد که چرا نیاز تجاری ارزش سرمایه‌گذاری دارد و چرا باید در این زمان به این نیاز پرداخت. توجیه پروژه با تحلیل هزینه و منفعت و مفروضاتی همراه است.
  • راهبرد تجاری، راهبرد تجاری، دلیل پروژه است و تمام نیازها به راهبرد دستیابی به ارزش مرتبط است.

5. شناسایی تعاملات سیستم و ارزش‌گذاری آن‌ها

(RECOGNIZE, EVALUATE, AND RESPOND TO SYSTEM INTERACTIONS)

یک سیستم، مجموعه‌ای از اجزای متعامل و به هم وابسته است که در قالب یک واحد عمل می‌کنند. تیم‌های پروژه می‌بایست با نگاه به پروژه به‌عنوان سیستمی با بخش‌های کاری منحصر به فرد، این دیدگاه کل‌نگر نسبت به پروژه را بپذیرند.

از این رو، به دلیل تعامل بین سیستم‌ها، تیم‌های پروژه می‌بایست با آگاهی و هوشیاری نسبت به پویایی‌های در حال تغییر سیستم عمل کنند. مهارت‌های زیر از نگاه سیستمی از پروژه پشتیبانی می‌کنند:

  • به چالش کشیدن مفروضات و مدل‌های ذهنی
  • دنبال کردن باورها و اندرزهای بیرونی
  • استفاده از مدل‌سازی و سناریوها، برای ترسیم نحوه تعامل و واکنش پویایی‌های سیستم
  • تفکر انتقادی با تمرکز بر تصویر کلان
  • استفاده از روش‌ها، مصنوعات و شیوه‌های یکپارچه، برای به‌وجود آمدن درکی مشترک از کار و دستاوردهای پروژه
  • مدیریت فعالانه یکپارچه‌سازی برای دستیابی به دستاوردهای تجاری

6. رفتارهای رهبرانه از خود نشان دهید

(DEMONSTRATE LEADERSHIP BEHAVIORS)

در اصول مدیریت پروژه، برای یک رهبری مؤثر، باید عناصر سبک‌های مختلف رهبری را اقتباس کرده و آن‌ها را ترکیب کنید. مهارت‌های رهبری مدون، آزادانه، دستوری، شراکتی، قاطعانه، حمایتی تا اجماعی را شامل می‌شوند.

از بین این سبک‌ها، هیچ‌یک از سبک‌های رهبری به عنوان بهترین رویکرد در اصول مدیریت پروژه اثبات نشده‌است. رهبری مؤثر زمانی نشان داده می‌شود که متناسب با موقعیت مورد نظر باشد. برای مثال:

در آشفتگی‌‌ها، اقدامات دستوری مناسب برای حل مشارکتی مسائل و نظم بیشتر در نظر گرفته شود.

می‌توان مهارت رهبری را آموخت و طوری توسعه داد تا به یک دارایی حرفه‌ای برای فرد و همچنین به یک منفعت برای پروژه و ذی‌اثران آن تبدیل شود. شخصیت فردی در یک رهبر بسیار مهم است. ممکن است شخصی توانایی بالایی در مهارت‌های رهبری داشته باشد اما با خودمحوری یا غیر قابل اعتماد بودن، تأثیر این مهارت‌ها را تضعیف کند.

در اصول مدیریت پروژه، رهبران تاثیرگذار به‌دنبال تبدیل شدن به یک الگو در حوزه‌های مختلفی همچون صداقت، درستکاری و رفتار اخلاقی هستند. این نوع رهبران بر شفافیت و رفتار مشارکتی تمرکز دارند.

7. بر اساس شرایط زمینه‌ای تناسب‌سازی کنید

(TAILOR BASED ON CONTEXT)

اصل هفتم از اصول مدیریت پروژه بر مناسب‌سازی رویکرد پروژه تاکید دارد که به فراخور ویژگی‎های منحصربه‌فرد پروژه و محیط آن، می‌تواند به سطح بالاتری از عملکرد پروژه و افزایش احتمال موفقیت آن کمک کند. یک رویکرد پروژه مناسب‌سازی شده می‌تواند منافع مستقیم و غیرمستقیمی را برای سازمان‌ها به‌همراه داشته باشد، از جمله:

  • تعهد عمیق‌تر اعضای تیم پروژه، به دلیل سهیم بودن آن‌ها در تعریف رویکرد
  • کاهش اتلاف‌ها در اقدامات یا منابع
  • تمرکز بر مشتری‌مداری (زیرا نیازهای مشتری و سایر ذی‌اثران عوامل مهمی در مناسب‌سازی پروژه هستند)
  • استفاده کارآمدتر از منابع پروژه

پروژه‌های مناسب‌سازی شده می‌توانند به دستاوردهای مثبت زیر منجر شوند:

  • افزایش نوآوری، کارایی، و بهره‌وری
  • درس‌آموخته‌ها، به‌طوری که می‌توان پیشرفت‌های حاصل از یک رویکرد تحویل‌دهی خاص را به اشتراک گذاشت و در پروژه‌های آتی به کار گرفت
  • بهبود روش‌شناسی یک سازمان با شیوه‌ها، روش‌ها و مصنوعات جدید
  • کشف نحوه بهبود دستاوردها، فرآیندها، یا روش‌ها از طریق آزمایش
  • یکپارچه‌سازی مؤثر روش‌ها و شیوه‌های تحویل نتایج پروژه
  • افزایش تطبیق‌پذیری سازمان در بلندمدت

مناسب‌سازی یک رویکرد، ماهیتی تکرارشونده در اصول مدیریت پروژه دارد و بنابراین فرایندی ثابت در طول چرخه عمر پروژه است. در اصول مدیریت پروژه، تیم‌های پروژه با پیشرفت پروژه بازخوردهای تمام ذی‌اثران در مورد نحوه کار روش‌ها و فرآیندهای مناسب‌سازی شده را جمع‌آوری می‌کنند تا اثر بخشی و ارزش آن‌ها برای سازمان را ارزشیابی کنند.

12 اصل مدیریت پروژه

8. کیفیت فرآیندها و محصولات را فراموش نکنید

(BUILD QUALITY INTO PROCESSES AND DELIVERABLES)

کیفیت، میزان برآورده‌سازی الزامات توسط مجموعه‌ای از ویژگی‌های ذاتی یک محصول، خدمت، یا نتیجه است. کیفیت در اصول مدیریت پروژه شامل توانایی برآورده‌سازی نیازهای تلویحی مشتری است. محصول، خدمت، یا نتیجه در اصول مدیریت پروژه، از نظر کیفیت انطباق با معیارهای پذیرش و کیفیت استفاده، اندازه‌گیری می‌شود.

کیفیت در اصول مدیریت پروژه ممکن است ابعاد مختلفی داشته باشد:

  • عملکرد؛ آیا تحویل محصولات همانطور که تیم پروژه و سایر ذی‌اثران درنظر داشتند پیش می‌رود؟
  • انطباق؛ آیا روند تحویل محصول مشخصه‌ها و ملزومات از پیش تعیین شده اصول مدیریت پروژه را برآورده می‌سازد؟
  • تاب‌آوری؛ روند تحویل محصول می‌تواند با شکست‌های پیش‌بینی‌ نشده کنار آمده و به سرعت بهبود یابد؟
  • رضایت‌مندی؛ آیا بعد از تحویل محصول، از کاربران نهایی بازخورد مثبت می‌گیرید؟ آیا این بازخورد قابلیت استفاده و تجربه کاربر را نیز شامل می‌شود؟
  • یکنواختی؛ آيا تحویل‌دادنی با سایر تحویل دادنی‌هایی که به همان شکل تولید شده‌اند، برابری می‌کند؟
  • کارایی؛ آیا پروسه تحویل با کمترین میزان ورودی و تلاش، بیشترین بازده را تولید می‌کند؟
  • پایداری؛ آیا کارکرد تحویل می‌تواند تأثیر مثبتی بر مؤلفه‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی داشته باشد؟

در اصول مدیریت پروژه، کیفیت همچنین مربوط به رویکردها و فعالیت‌های پروژه است که برای روند تحویل پروژه موثراند. همچنین تیم‌های پروژه، کیفیت تحویل محصول را از طریق بازرسی و آزمون ارزیابی می‌کنند و فعالیت‌ها و فرایندهای پروژه از طریق بازبینی‌ها و ممیزی ارزیابی می‌شوند.

در هر دو صورت، فعالیت‌های مرتبط با کیفیت ممکن است بر تشخیص و پیشگیری از خطاها و نقص‌ها متمرکز باشند.

 9. پیچیدگی‌ها را رهبری کنید

(NAVIGATE COMPLEXITY)

پروژه، سیستمی از عناصر است که با یک‌دیگر تعامل دارند. پیچیدگی، ویژگی یک پروژه یا محیط آن است که مدیریت آن به دلیل رفتار انسان، رفتار سیستم و ابهامات موجود دشوار است. در اصول مدیریت پروژه ماهیت و تعداد تعاملات، میزان پیچیدگی یک پروژه را تعیین می‌کند. پیچیدگی، از عناصر پروژه، تعاملات بین این عناصر و تعاملات با سایر سیستم‎ها و محیط پروژه پدید می‌آید؛ اگرچه پیچیدگی قابل کنترل نیست، تیم‌های پروژه می‌توانند فعالیت‌های خود را اصلاح کنند تا پیچیدگی‌هایی را که رخ می‌دهند برطرف کنند.

به‌عنوان مثال، پیچیدگی در یک پروژه ممکن است با تعداد بیشتر یا تنوع ذی‌اثرانی مانند آژانس‌های تنظیم مقررات، مؤسسات ‌مالی بین‌المللی، فروشندگان متعدد، پیمانکاران تخصصی فرعی یا اجتماعات محلی افزایش یابد. این ذی‌‎اثران می‌‎توانند به صورت منفرد و جمعی، تأثیر قابل توجهی بر پیچیدگی یک پروژه داشته باشند.

10. پاسخ‌های ریسک را بهینه‌سازی کنید

(OPTIMIZE RISK RESPONSES)

طبق اصول مدیریت پروژه تیم‌های پروژه ریسک‌های کلی پروژه را ارزیابی می‌کنند. ریسک کلی پروژه همان اثر عدم قطعیت بر کل پروژه است. ریسک کلی از همه منابع، از جمله ریسک‌های انفرادی ناشی می‌شود و نشان‌دهنده نحوه مواجهه ذی‌اثران با پیامدهای تغییرات مثبت و منفی در دستاوردهای پروژه است.

هدف مدیریت کلی ریسک در اصول مدیریت پروژه این است که قرارگرفتن در معرض ریسک پروژه را در یک محدوده قابل قبول نگه‌دارد. اعضای تیم پروژه با ذی‌اثران مربوطه تعامل می‌کنند تا میزان ریسک‌پذیری آن‌ها را دریابند.

ریسک‌ها می‌توانند در سازمان، پورتفولیو، طرح، پروژه و محصول وجود داشته باشند. پروژه ممکن است جزئی از طرح باشد که در آن ریسک به‌طور بالقوه تحقق منافع و ارزش آن را افزایش یا کاهش دهد. پروژه همچنین ممکن است جزئی از یک پورتفولیو و شامل مجموعه‌ای از کارهای مرتبط با غیر مرتبط باشد که در آن ریسک می‌تواند به‌طور بالقوه ارزش کلی پورتفولیو و تحقق اهداف کسب وکار را افزایش یا کاهش دهد. سازمان‌ها و تیم‌های پروژه‌ای که به‌طور مستمر از ارزیابی ریسک، برنامه‌ریزی و اجرای پیش‌گیرانه پاسخ ریسک استفاده می‌کنند، اغلب راه حلی پیدا می‌کنند که هزینه کمتری نسبت به واکنش به مسائل هنگام بروز ریسک دارد.

پیشنهاد مطالعه

تصویر نشان دهنده ی فردی بررسی تفاوت پروژه و برنامه است

نگاهی به تفاوت پروژه و طرح(Program) در مدیریت پروژه

در هر حوزه ی تخصصی اصطلاحات و عبارت‌هایی وجود دارند که درک و مفهوم نزدیکی با یکدیگر دارند. بی‌شک یکی از مفاهیم اساسی جهت آشنایی با مدیریت پروژه (Project Management)، شناخت مفاهیم و تفاوت پروژه و طرح یا پروگرم (Program)…

11. انطباق‌پذیری و تاب‌آوری را با آغوش باز بپذیرید

(EMBRACE ADAPTABILITY AND RESILIENCY)

یک پروژه به ندرت همان‌طور که در ابتدا برنامه‌ریزی شده‌است اجرا می‌شود . پروژه‌ها تحت‌تأثیر عوامل درونی و بیرونی – الزامات جدید، مسائل، تأثیرات ذی‌اثران و سایر عوامل که در تعاملات یک سیستم وجود دارند، قرار می‎گیرند. برخی از عناصر یک پروژه ممکن است شکست بخورند یا کمتر از انتظار عمل کنند و تیم پروژه را ملزم به تجدید نظر، گروه‌سازی و یا برنامه‌ریزی مجدد کنند. برای مثال در یک پروژه زیرساخت، تصمیم دادگاه در حین اجرای پروژه می‌تواند طراحی‌‌ها و برنامه‌ریزی‌ها را تغییر دهد.

در اصول مدیریت پروژه ایجاد انطباق‌پذیری و تاب‌آوری در یک پروژه، آمادگی مواجهه با تغییرات درونی و بیرونی را به تیم‌های پروژه القاء می‌کند. این ویژگی‌ها همچنین به تیم‌ها کمک می‌کند که یاد بگیرند و به‌سرعت از شکست‌های خود گذر کنند و به پیشرفت خود در جهت ارائه ارزش ادامه دهند.

12. فضای تغییر را برای رویارویی با موقعیتی موفقیت‌آمیز در آینده آماده کنید

(ENABLE CHANGE TO ACHIEVE THE ENVISIONED FUTURE STATE)

مدیریت تغییر یا توانمندسازی، یک رویکرد جامع، دوره‌ای و ساختار یافته برای انتقال افراد، گروه‌ها و سازمان‎ها از وضعیت فعلی به وضعیت آتی است که در آن، منافع مورد نظر به‌دست می‌آیند. این کار با کنترل تغییر پروژه که فرایندی است که به موجب آن اصلاحات در اسناد، تحویل شدنی‌ها یا خطوط مبنای مربوط به پروژه شناسایی، مدون و سپس تأیید یا رد می‌شوند متفاوت است.

امکان تغییر در یک سازمان می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. برخی افراد ممکن است ذاتاً در برابر تغییر مقاوم به‌نظر برسند و یا ریسک‌گریز باشند و فرهنگ محافظه کارانه‌‌ای از خود نشان دهند. مدیریت تغییر اثربخش، بیشتر از یک استراتژی انگیزشی استفاده می‌کند تا یک استراتژی اجبار و نوعی تعامل و ارتباط دوجانبه محیطی را ایجاد می‌کند که در آن پذیرش و جذب تغییراتی روی می‌دهد که برخی از نگرانی‌های معتبر کاربران مقاومی را که ممکن است نیاز به رسیدگی داشته باشند مشخص می‌کند.

جمع‌بندی

در مدیریت پروژه موارد زیادی برای یادگیری وجود دارد، اما یادگیری اصول مدیریت پروژه نقطه آغاز مناسبی برای شروع هستند. اگر هدفتان شفافیت در هر جنبه‌ای از مدیریت پروژه است و سلامت تیم خود را در اولویت قرار می‌دهید، یادگیری اصول مدیریت پروژه از شما یک مدیر پروژه درخشان می‌سازد.


PMPiran

PMP

مجموعه PMPiran با سال‌ها تجربه در حوزه آموزش و مشاوره مدیریت پروژه


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *