انتخاب استاندارد و یا چارچوب مناسب برای پروژه‌ها، یکی از اساسی ترین کارهایی است که در ابتدای هر پروژه باید انجام گیرد. در طول سالیان، روش ها و چارچوب‌های زیادی با رویکردهای مختلف برای مدیریت کارها، شکل گرفته اند. روش‌هایی که با توجه به نوع، میزان پیچیدگی کارها و شرایط محیطی کارها، ایجاد شده‌اند. از این رو، انتخاب روش مناسب و انطباق سازی آن با کارهای مورد نظر، کاملا به صنعت و شرایط پروژه بستگی دارد.
با بررسی چارچوب های رایج در صنایع مختلف، که در ادامه آمده است، می‌توانید آسان‌تر روش مورد نظر خود را انتخاب کنید.
- استاندارد و راهنمای PMBOK
استاندارد و راهنمای PMBOK، توسط موسسه مدیریت پروژه آمریکا (PMI) گردآوری و تدوین شده است. در این استاندارد، کارها به پنج گروه فرآیندی، آغازین، برنامه‌ریزی، اجرا، کنترل و پایانی تفسیم شده اند. در این استاندارد که در راهنمای آن به طور مفصل مشاهده می‌کنید، در هر گروه فرآیندی شما باید ده حوزه دانشی را مورد بررسی قرار دهید.
استاندارد PMBOK، به شما یک دستورالعمل مشخص برای مدیریت کارهای ارائه نمی‌کند و شما با خواندن و استفاده از آن نگرشی جامع نسبت به مدیریت پروژه‌ها پیدا کنید.
این استاندارد معمولا برای پروژه های بزرگ و پیچیده، در صنایع مختلفی از جمله، نفت و گاز، راه و ساختمان، برق و نیرو و مخابرات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- متدولوژی PRINCE2
این متدولوژی یک رویکرد فرآیند محور است، که توسط دولت انگلستان به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد. PRINCE2 روشی است، که بهترین روش‌های انجام کار را به طور عمومی برای صنایع مختلف ارائه می‌کند.
مهمترین ویژگی های این متدولوژی عبارت است از:
بر توجیه کسب و کاری تمرکز دارد.
ساختار سازمانی برای مدیریت تیم پروژه تعریف می‌کند.
در برنامه ریزی، رویکرد محصول محور دارد.
بر تقسیم پروژه به کارهای قابل مدیریت کردن، تاکید دارد.
- چابک (AGILE)
هسته اصلی این متدولوژی توسط 17 نفر در سال 2001 نوشته شده. AGILE برای پروژه هایی که نیاز به انعطاف‌پذیری بالایی در برنامه‌ریزی و تغییرات پیوسته بر محصول پروژه دارند، تدوین شده است. در این روش اهداف به اسپریت‌ها (Spirits) یا همان چرخه‌های زمانی کوتاه مدت تبدیل می‌شود.
متدولوژی چابک معمولا در کسب و کارهای جدید و پروژه های نرم افزاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این متدولوژی برای پروژه هایی که نیاز به کنترل زیادی دارند طراحی نشده است. بنابراین اگر مدیر پروژه تولید نرم‌افزار هستید و تیمی پرانگیزه دارید، این استاندارد به احتمال زیاد برای شما مناسب خواهد بود.
- شش سیگما (SIX Sigma)
شرکت موتورولا پدید آورنده و توسعه دهنده اصلی این روش است. شش سیگما در حقیقت، مجموعه ای از تکنیک‌ها و ابزارها برای بهبود فرآیندهاست. این روش کاملا ریاضی محور است، که هدف اصلی آن کم کردن اشتباهات به نزدیک صفر است.
این روش پر هزینه است و معمولا برای بهبود فرآیند‌های تولید محور مورد استفاده قرار می‌گیرد.
جمع بندی
انتخاب روش مدیریت کارها، اولین گام برای مدیریت پروژه هاست. برای موفقیت پروژه‌ها، علاوه بر انتخاب روش مناسب، باید آن را با تیم خود به اشتراک بگذارید و آن را بر اساس نیازهای پروژه خود منطبق کنید.
در این مقاله چهار مورد از پراستفاده ترین این روش‌ها را بررسی کردیم. علاوه بر این موارد، روش‌های دیگری نیز پدید آمده‌اند، که در مقالات بعدی مورد بررسی قرار خواهیم داد.
دیدگاهتان را بنویسید