در این مقاله به هفت مهارت مدیریت پروژه که تمام افراد علاقهمند به این حوزه باید این مهارتها را کسب کنند میپردازیم.
از آنجایی که امروزه شرکتها در تلاش برای ارائه پروژههای پیچیده در محیطهایی پر رقابت هستند، تقاضا برای مدیران پروژه ماهر بیش از هر زمان دیگری است. در واقع، موسسه مدیریت پروژه PMI تخمین میزند که تا سال 2027، تعداد نقشهای مدیریت پروژه تا 33 درصد افزایش یافته و نزدیک به 22 میلیون شغل جدید برای مدیران پروژه واجد شرایط ایجاد میکند.
با این حال، هنوز برخی سازمانها با کمبود استعداد در زمینه مدیریت پروژه مواجه هستند و این امر آنها را در معرض خطرهایی جدی قرار میدهد. اما فرصتهای شغلی برای متخصصان مدیریت پروژه که دارای مهارتهای کلیدی مورد نیاز این سازمانها هستند فراوان است. تحقیقات نشان میدهد که در این میان، تقاضا برای شاغلین با ترکیبی از شایستگیها (ترکیبی از مهارتهای فنی و رهبری بهعلاوه هوش تجاری) بیشترین تقاضا را دارد.
آیا آماده پاسخگویی به تقاضاهای روز حوزه پروژه هستید؟ برای کسب هفت مهارت مدیریت پروژه که برای موفقیت در مسیر مدیریتی خود به آنها نیاز دارید، در ادامه با این مطلب همراه ما باشید تا بیابید که چگونه این مهارتها را کسب نموده و در میان رقبای خود برجسته شوید.
1. ارتباط موثر
از شروع پروژه تا جلسات ذیاثران، مدیران پروژه دائما در حال ارتباط هستند. مدیران پروژه باید مهارتهای ارتباطی عالی داشته باشند تا بتوانند پروژهها را با موفقیت بیشتر به اتمام رسانند.
از سوی دیگر، ارتباطات ضعیف میتواند منجر به ناکارآمدی و از دست دادن ضربالاجلها (completion) شود. بر اساس نظرسنجیهای اخیر، 28 درصد از کارکنان، ارتباطات ضعیف را دلیل اصلی عدم ارائه به موقع پروژه گزارش میکنند.
بهمنظور کاهش ریسک این امر، مدیران پروژه باید یادگیری نحوه برقراری ارتباط موثر را در اولویت قرار دهند. این امر شامل نحوه برخورد با افراد، ایجاد روابط معنادار با همکاران و بیان یک چشمانداز واضح از آنچه که میخواهید در آینده بهدست آورید میشود. قبل از برقراری ارتباط، وقت گذاشتن برای تفکر در مورد آنچه میخواهید بگویید و اینکه چگونه میخواهید بگویید، اولین قدم ساده و سازنده به سوی تقویت این مهارت است.
آیا میدانید: اکثر شرکتها، مهارتهای ارتباطی را بدون توجه به بخش یا صنعت، بسیار مهم میدانند. در واقع، 77 درصد از کارفرمایان میگویند که «مهارت های نرم» به اندازه مهارتهای فنی مهم هستند. ارتباط موثر یکی از مهمترین هفت مهارت مدیریت پروژه میباشد که برای مدیران پروژه بسیار کاربردی میباشد.
2. مذاکره
از مدیریت منابع گرفته تا درگیر شدن با تامینکنندگان و برخورد با درگیری تیمی، رهبری یک پروژه به معنای حضور دائمی در مذاکرات است. یک مدیر پروژه موثر، اغلب یک مذاکره کننده ماهر است که توانایی حفظ محتوای طرفهای درگیر را دارد و همیشه در جهت یک هدف واحد کار میکند.
بحثهای اجتنابناپذیر درباره بودجهها، خزش دامنه (Scope creep)، منابع و جدولهای زمانی، اگر با درایت مدیریت نشوند میتوانند به راحتی تبدیل به دشمن موفقیت پروژه شوند و مدیران پروژه باهوش به طور غریزی میدانند چه زمانی و چگونه تکنیکهای متقاعدکنندهای را به کار برند که از آسیبرسانی به روابط محل کار جلوگیری کند.
بسته به موقعیتی که در دست است، مدیران پروژه ممکن است سبکهای مختلف مذاکره را اعمال کنند و مهم است که این توانایی را داشته باشند که در هر سناریوی مفروض، کدام اقدام مؤثرتر است. در جایی که برخی ممکن است خواستار سازش شوند (که معمولا در آن توافق با طرف مقابل حاصل میشود)، برای مثال، برخی دیگر ممکن است خواستار همکاری (که در آن راه حل برد-برد حاصل میشود) یا رقابت (که در آن یک پروژه در حال کنترل است) باشند. مهم نیست که آنها چه سبکی را انتخاب میکنند، دانستن اینکه چگونه به طور موثر این تاکتیکهای مذاکره را هدایت کنند، یک ابزار حیاتی برای مدیران پروژه موفق است و بعد از ارتباط موثر دومین مهارت مدیریت پروژه است که بسیار کاربردی میباشد.
3. برنامهریزی و مدیریت زمان
به طور طبیعی، زمانبندی یک جنبه اصلی از مهارت مدیریت پروژه است. با این حال، اگر در انجام چندین برنامه زمانبندی ماهر باشید و بتوانید موانع را پیش از وقوع آنها پیشبینی کنید، شانس خود را برای ارائه پروژههای موفق افزایش خواهید داد.
شایعترین علل شکست پروژه، برنامهریزی ضعیف است که شامل تغییر اولویتها در سازمان (40 درصد)، الزامات نادرست (38 درصد)، تغییر در اهداف پروژه (35 درصد) و اهداف تعریف نشده پروژه (30 درصد) است. همانطور که این دادهها نشان میدهد، مدیریت زمان بهوضوح مهارتی ارزشمند در مدیریت پروژه است.
کریس بولیک، استاد ارشد دانشکده مدیریت پروژه نورث ایسترن میگوید: «اولین قدم برای مدیریت زمان موثر برای مدیران پروژه، با ایجاد یک برنامه پروژه که به خوبی تعریف شده باشد شروع میشود. در سطح بنیادی، طرح پروژه نیازمندیهای کسبوکار و دامنه پروژه را در بر میگیرد و فعالیتها و منابع را ترتیب میدهد – همه اینها به صرفهجویی در زمان و هزینه، کمک زیادی میکنند.»
4. رهبری
رهبری هنگام مدیریت یک تیم یا پروژه، داشتن مهارتهای رهبری قوی بسیار مهم است. با مربیگری، راهنمایی و ایجاد انگیزه در همکاران خود، میتوانید به پیشبرد پروژه و ارائه یک نتیجه مثبت کمک کنید. رهبران قوی همچنین با برقراری ارتباط منظم با تیم خود و کمک به کارکنان در توسعه مهارتهای مهم مدیریت پروژه، یک محیط کاری سازنده را ایجاد میکنند.
تیمها همچنین زمانی کارآمدتر کار میکنند که اعضای آن احساس کنند مشارکت معناداری در پروژه دارند. شما میتوانید با یادگیری نحوه تفویض وظایف، ارائه بازخورد سازنده، تعیین اهداف و ارزیابی عملکرد فردی و تیمی به اعضای تیم خود کمک کنید تا احساس تأثیرگذاری داشته باشند.
مطمئن شوید که دستاوردهای اعضای تیم خود را به رسمیت میشناسید تا بدانند که شما نیز برای کمکهای آنها ارزش قائل هستید. ترکیب این عناصر با سبک رهبری منحصر به فرد خود به شما کمک میکند تا پروژهها را با موفقیت مدیریت کنید و در عین حال به رهبری مؤثر تبدیل شوید.
5. تخصص فنی
مدیران پروژههای موفق نه تنها باید مهارتهای نرم مذکور را داشته باشند، بلکه باید دانش فنی لازم برای پیشبرد پروژهها به سمت تکمیل پروژه را نیز از بر باشند. مدیرانی که میتوانند به زبان متخصصان موضوع سازمان خود صحبت کنند، میتوانند بهطور مؤثرتری با تیم خود ارتباط برقرار کنند و درک بهتری از خطرات ذاتی پروژه و موانع احتمالی پیشرو داشته باشند.
علاوه بر این، درک عملی نرم افزار مدیریت پروژه، میتواند تأثیر مثبتی بر کار مدیران پروژه داشته باشد. این نوع برنامهها اغلب برای برنامهریزی، سازماندهی و برقراری ارتباط با هم تیمیها و همزمان مدیریت منابع، بودجهها و برنامهها استفاده میشوند. در دنیای امروز، این بدان معناست که مدیران پروژه نیز باید دائماً در حال تکامل باشند و یاد بگیرند که چگونه از جدیدترین فناوریهای موجود برای هدایت موفقیتآمیز یک پروژه تا تکمیل آن استفاده کنند.
ابزارهایی که ممکن است توانایی مدیر پروژه برای برقراری ارتباط موثر با ذیاثران را افزایش دهند، از درایوهای مشترک (بهعنوان مثال، شیرپوینت و مایکروسافت تیمز) تا برنامههای فنی را شامل میشود. بهعنوان مثال، Microsoft Project و Jira در مدیریت پروژههای حوزه IT محبوب هستند، در حالی که Primavera معمولاً برای برنامهریزی در صنایع دولتی و ساخت بزرگ استفاده میشود.
6. مدیریت ریسک
مدیریت ریسک، که شامل شناسایی و برنامهریزی برای ریسکهای بالقوه است، یک شایستگی حیاتی برای مدیران پروژه است. مولدترین مدیران پروژه میتوانند خطرات را در ابتدای پروژه شناسایی کرده و در صورت وقوع خطر، برنامههای مناسب را توسعه دهند. بدون مدیریت ریسک نمیتوانید اذعان کنید که دارای مهارت مدیریت پروژه هستید.
از آنجا که ریسکها، طبق تعریف، رویدادهایی نامطمئن هستند، برای مدیران پروژه آسان است که آنها را نادیده بگیرند و تصور کنند که اتفاق نمیافتد. اما مدیران پروژه با دانستن و اذعان به اینکه در صورت وقوع ریسک چه تأثیرات مثبت یا منفی ممکن است برای پروژه اتفاق بیفتد، میتوانند از قبل برنامهریزی کنند تا از مشکلات بزرگی که در غیر این صورت ممکن است پروژه را از مسیر خارج کنند، جلوگیری نمایند.
7. تفکر انتقادی و حل مسئله
در حالی که تفکر انتقادی مهارتی است که همه متخصصان میتوانند از یادگیری آن بهره ببرند، در رشته مدیریت پروژه نیز مهارتی مفید است. بهترین مدیران پروژه به جای واکنشپذیری، فعال هستند و از مهارتهای تفکر انتقادی خود برای حرکت در مسیر پروژههای پیچیده یا مبهم استفاده میکنند.
مدیران پروژه با حفظ هدف، تجزیه و تحلیل حقایق و ارزیابی گزینهها بدون تعصب، میتوانند مشکلات پیچیده سازمانها را حل کنند و در عین حال نتایج را به موقع و در چارچوب بودجه ارائه کنند.
جمعبندی
شاید بهکارگیری این هفت مهارت مدیریت پروژه، به تنهایی به پروژه موفقیتآمیزی نیانجامد، اما میتواند شروعی مناسب برای قرارگیری در مسیر صحیح مدیریت پروژهها باشد. اگر میخواهید یک مدیر پروژه موفق باشید و مهارت مدیریت پروژه خود را تقویت کرده و به اثبات برسانید پیشنهاد ما این است که در دوره جامع مدیریت حرفهای پروژه و آمادگی آزمون ®PMP شرکت کنید. زیرا با کسب مدرک PMP میتوانید موقعیت شغلی خود و جایگاه فعلی خود را ارتقاء دهید.
دیدگاهتان را بنویسید