مهارت حل مسئله چیست؟ راهبردها، روش‌ها و ابزارهای Problem Solving

3.6/5 - (9 امتیاز)

ما روزانه با ده‌ها مسئله در زندگی شخصی و کاری خود مواجه می‌شویم، از همین رو، مهارت حل مسئله می‌تواند موفقیتی بزرگ در رسیدن به اهداف ما ایجاد کند.

PMPiran
4 بهمن 1400 دقیقه 0 دیدگاه

مهارت‌های سخت به دانش و توانایی‌های مرتبط با شغل اشاره دارد که کارکنان برای انجام مؤثر وظایف شغلی خود به آن نیاز دارند. از سوی دیگر، نمونه‌های مفید مهارت‌های نرم عبارتند از: همکاری، مهارت حل مسئله و توانایی‌های مدیریت زمان. تعریف حل مسئله بسته به رشته، متفاوت است. به عنوان مثال، در روانشناسی یک فرآیند ذهنی و در علوم کامپیوتر یک فرآیند کامپیوتری است.

برای حل مسئله دو نوع مشکل وجود دارد: بد تعریف شده و به خوبی تعریف شده. برای حل هر کدام از رویکردهای متفاوتی استفاده می شود. مسائل به خوبی تعریف شده دارای اهداف نهایی خاص و راه حل‌های قابل انتظار واضحی هستند، در حالی که مشکلات بد تعریف نشده‌اند. مسائل به خوبی تعریف شده امکان برنامه‌ریزی اولیه بیشتری را نسبت به مسائل بد تعریف شده فراهم می‌کند.

حل مسئله چیست؟

حل مسائل گاهی شامل پرداختن به عمل شناسی، راهی که زمینه به معنا کمک می‌کند، و معناشناسی، تفسیر مسئله است. توانایی درک اینکه هدف نهایی مشکل چیست و چه قوانینی می تواند اعمال شود، کلید حل مشکل است. گاهی اوقات مشکل نیاز به تفکر انتزاعی یا ارائه راه حل خلاقانه دارد.

حل مسئله شامل استفاده از روش‌های عمومی یا موقتی به شیوه‌ای منظم برای برای حل مشکلات است. برخی از تکنیک های حل مسئله توسعه یافته و مورد استفاده در فلسفه، پزشکی، جوامع، ریاضیات، مهندسی، علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی به طور کلی با فنون حل مسئله ذهنی مورد مطالعه در روانشناسی و علوم شناختی مرتبط است.

راهبردهای حل مسئله

راهبردهای حل مسئله مراحلی هستند که فرد برای یافتن مشکلاتی که در مسیر رسیدن به هدف خود قرار دارند، از آنها استفاده می کند. برخی از آن به عنوان “چرخه حل مسئله” یاد می کنند.

در این چرخه فرد مشکل را می‌پذیرد و به آن اذعان می‌کند، مشکل را تشخیص داده و تعریف می‌کند. یک استراتژی برای رفع مشکل ایجاد می‌کند، دانش چرخه مشکل را سازمان‌دهی می‌کند، منابع در اختیار کاربر را کشف می‌کند، پیشرفت خود را مونیتور و کنترل می‌کند، و راه‌حل را برای صحت آن ارزیابی می‌کند. دلیل اینکه آن را چرخه می‌نامند این است که وقتی مشکلی حل می‌شود، مشکل دیگری ظاهر می‌شود.

حل مسئله بینش یک راه حل ناگهانی برای یک مشکل طولانی مدت، تشخیص ناگهانی یک ایده جدید، یا درک ناگهانی یک موقعیت پیچیده است، یک آها! لحظه راه حل هایی که از طریق بینش یافت می شوند اغلب دقیق تر از راه حل هایی هستند که از طریق تجزیه و تحلیل گام به گام یافت می شوند. برای حل مسائل بیشتر با سرعت بیشتر، بینش برای انتخاب حرکات سازنده در مراحل مختلف چرخه حل مسئله ضروری است.

این راهبرد حل مسئله به طور خاص مربوط به مسائلی است که به آنها مشکل بینش گفته می شود. معمولا به حل مسئله از یکی از دو جنبه نگاه می کنند. اولین نگاه به آن دسته از مسائلی است که فقط یک راه حل دارند (مانند مسائل ریاضی، یا سوالات مبتنی بر واقعیت) که مبتنی بر هوش روان سنجی هستند. دیگری ماهیت اجتماعی-عاطفی دارند و پاسخ هایی دارند که دائماً تغییر می کنند (مانند رنگ مورد علاقه شما یا اینکه چه چیزی را باید برای کریسمس به کسی بدهید). تکنیک های زیر معمولاً راهبردهای حل مسئله نامیده می شوند:

راهبردها

انتزاع یا چکیدگی: حل مسئله در مدلی از سیستم، قبل از اعمال آن در سیستم واقعی

مقایسه: استفاده از راه حلی که یک مسئله مشابه را حل می‌کند

طوفان فکری: (به ویژه در بین گروه‌ی از افراد) پیشنهاد تعداد زیادی راه‌حل یا ایده و ترکیب و توسعه آنها تا یافتن راه‌حل بهینه.

پیشنهاد مطالعه

طوفان فکری (Brainstorm) چیست؟ + 5 تکنیک موثر طوفان فکری

طوفان فکری فرآیند تفکر آزاد و تولید ایده است، فارغ از درگیر شدن با محدودیت‌هایی از قبیل “آیا این ایده خوب است یا بد؟ “اسلاتر و کوری ، 2003” در این مقاله در ابتدا شما با علت طوفان فکری یا…

تفکر انتقادی: تفکر انتقادی فرآیند ذهنی منضبط مفهوم سازی، بکارگیری، تجزیه و تحلیل، ترکیب، و/یا ارزیابی اطلاعات جمع آوری شده یا تولید شده توسط مشاهده، تجربه، تأمل، استدلال یا ارتباط به عنوان راهنمای باور و عمل است. مثال‌های ارزشمند از تفکر انتقادی:

  • ترویج رویکرد کار گروهی برای حل مسئله. هر بخش در شرکت یک تیم است و همکاری موثر برای موفقیت آن مهم است
  • ارزیابی سهم خود در اهداف شرکت
  • تمرین خود اندیشی
  • تصمیم گیری آگاهانه
  • استفاده از زمان خود بطور عاقلانه

پیشنهاد مطالعه

تفکر انتقادی چیست؟ چه کاربردهایی دارد و چگونه تفکر انتقادی را تقویت کنیم؟

تفکر انتقادی چیست و چه کاربردهایی دارد؟ روش تقویت تفکر انتقادی

تفکر انتقادی یک مهارت ضروری است که می‌تواند به افراد کمک کند تا از پیچیدگی‌های دنیای مدرن عبور کنند. این نوع تفکر افراد را قادر می‌سازد تا تصمیمات آگاهانه بگیرند، مشکلات را به طور موثر حل کنند و ایده‌های خود را به طور واضح و متقاعدکننده به اشتراک بگذارند. در این مطلب درمورد اهمیت، کاربردها و از همه مهمتر، تقویت تفکر انتقادی می‌خوانید.

تقسیم کن و پیروز شو: تجزیه یک مشکل بزرگ و پیچیده به مسائل کوچکتر و قابل حل

آزمون فرضیه: با فرض توضیح احتمالی مسئله و تلاش برای اثبات (یا در برخی زمینه ها، رد) فرضیه

سایر راهبردها

تفکر جانبی: رویکرد غیرمستقیم و خلاقانه به راه حل‌ها

استراتژی حل مسئله

تجزیه و تحلیل ابزارها: انتخاب یک عمل در هر مرحله برای نزدیکتر شدن به هدف

روش اشیاء کانونی: ترکیب ویژگی های ظاهراً غیر منطبق از اشیاء مختلف به چیزی جدید

تجزیه و تحلیل مورفولوژیکی: ارزیابی خروجی و تعاملات یک سیستم کامل

اثبات: سعی کنید ثابت کنید که مشکل قابل حل نیست. نقطه ای که اثبات با شکست مواجه می شود، نقطه شروع برای حل آن خواهد بود.

کاهش: تبدیل مشکل به مشکل دیگری که راه حل هایی برای آن وجود دارد و حل مسئله را ساده تر می‌کند.

تحقیق: به کارگیری ایده های موجود یا تطبیق راه حل های موجود برای مشکلات مشابه

تحلیل علت ریشه ای: شناسایی علت یک مشکل

آزمون و خطا: آزمایش راه حل های ممکن تا یافتن راه حل مناسب

روش‌های حل مسئله

روش حل مسئله هشت مرحله ای (8D) روشی است که در شرکت فورد موتور توسعه یافته  و برای حل مشکلات استفاده می شود، که معمولاً توسط مهندسان کیفیت یا سایر متخصصان استفاده می‌شود. با تمرکز بر بهبود محصول و فرآیند، هدف آن شناسایی، اصلاح و حذف مشکلات تکراری است. این روش یک اقدام اصلاحی دائمی بر اساس تجزیه و تحلیل آماری مشکل و منشاء مشکل با تعیین علل ریشه ای ایجاد می کند. اگرچه در ابتدا شامل هشت مرحله یا “رشته” بود، اما بعداً با یک مرحله برنامه ریزی اولیه تقویت شد. این روش از منطق چرخه PDCA پیروی می‌کند. رشته‌ها عبارتند از:

D0 اقدامات آماده سازی و واکنش اضطراری: برای حل مشکل برنامه ریزی کنید و پیش نیازها را تعیین کنید. اقدامات واکنش اضطراری را ارائه دهید.

D1 – از یک تیم استفاده کنید: تیم حل مسئله متشکل از افراد با دانش محصول/فرایند تشکیل دهید. وقتی صحبت از حل مشکل می شود، هم تیمی ها دیدگاه های جدید و ایده های متفاوتی را ارائه می دهند.

D2 – مشکل را توصیف کنید: با تعیین اینکه چه کسی، چه چیزی، کجا، چه زمانی، چرا، چگونه، و چه تعداد برای مشکل به صورت قابل سنجش، را مشخص کنید.

D3 – توسعه برنامه مهار موقت: اقدامات مهار را تعریف و اجرا کنید تا مشکل را از هر مشتری جدا کنید.

D4 – علل اصلی و نقاط فرار را تعیین و تأیید کنید: برای حل مسئله با این روش همه علل قابل اجرا را که می توانند توضیح دهند که چرا مشکل رخ داده است، شناسایی کنید. همچنین مشخص کنید که چرا مشکل در زمان وقوع آن متوجه نشده است. همه علل باید تأیید یا اثبات شوند. می توان از پنج چرایی یا نمودار ایشیکاوا برای ترسیم علل در برابر اثر یا مشکل شناسایی شده استفاده کرد.

D5 – بررسی اصلاحات دائمی برای مشکلی که مشکل را برای مشتری حل می کند: با استفاده از برنامه های پیش تولید، به طور کمی تأیید کنید که روش اصلاحی انتخاب شده مشکل را حل می کند. (تأیید کنید که روش اصلاحی واقعاً باعث حل مسئله می‌شود).

D6 – تعریف و اجرای اقدامات اصلاحی: تعریف و اجرای بهترین اقدامات اصلاحی. همچنین، اقدامات اصلاحی را با شواهد تجربی بهبود تأیید کنید.

D7 – جلوگیری از عود / مشکلات سیستم: سیستم‌های مدیریت، سیستم‌های عملیاتی، شیوه‌ها و رویه‌ها را اصلاح کنید تا از تکرار این مسائل و مشکلات مشابه جلوگیری شود.

D8 – به مشارکت‌کنندگان اصلی تیم خود تبریک بگویید: تلاش‌های جمعی تیم را به رسمیت بشناسید. از این تیم باید به طور رسمی توسط سازمان تشکر گردد.

8Ds به یک استاندارد در خودروسازی، مونتاژ و سایر صنایع تبدیل شده است که نیازمند یک فرآیند حل مسئله ساختاریافته کامل با استفاده از رویکرد تیمی هستند.

ابزارهای حل مسئله

مهم ترین ابزارهای حل مسئله عبارتند از:

نمودارهای ایشیکاوا (Ishikawa diagrams)

نمودار ایشیکاوا یا استخوان ماهی یک ابزار حل مسئله

به نمودار ایشیکاوا، نمودار استخوان ماهی، نمودارهای استخوان شاه ماهی، نمودارهای علت و معلولی یا فیشیکاوا نیز گفته می‌شود. این دسته از ابزارهای حل مسئله نمودارهای علی ایجاد شده توسط Kaoru Ishikawa هستند که علل بالقوه یک رویداد خاص را نشان می‌دهند. ا نمودار ایشیکاوا معمولا برای طراحی محصول و جلوگیری از نقص کیفیت برای شناسایی عوامل بالقوه ایجاد یک اثر کلی استفاده می‌شود. هر علت یا دلیلی برای نقص منبعی از تنوع است. برای شناسایی و طبقه‌بندی این منابع تنوع، علل معمولاً در دسته‌های اصلی طبقه‌بندی می‌شوند.

نمودار پارتو (Pareto Charts)

پارتو نموداری شامل میله‌ها و یک نمودار خطی است؛ که در آن مقادیر فردی به ترتیب نزولی توسط میله‌ها و مجموع تجمعی با خط نشان داده می‌شود. این نمودار به دلیل اصل پارتو نامگذاری شده است، که نام خود را از ویلفردو پارتو، اقتصاددان مشهور ایتالیایی گرفته است.

هدف نمودار پارتو به عنواین یک ابزار حل مسئله برجسته کردن مهم‌ترین عوامل در میان یک مجموعه (معمولا بزرگ) از آنهاست. در کنترل کیفیت، نمودارهای پارتو برای یافتن عیوب و اولویت‌بندی آنها به منظور مشاهده بیشترین بهبود کلی مفید هستند. اغلب نشان دهنده رایج‌ترین منابع نقص، بیشترین نوع نقص یا شایع‌ترین دلایل شکایات مشتری و… است.

پنج چرا (5WHYs)

تکنیک حل مسئله پنج چرا یک تکنیک بازپرسی تکراری است که برای کشف روابط علت و معلولی زیربنای یک مشکل خاص استفاده می‌شود. هدف اصلی این تکنیک، تعیین علت اصلی یک نقص یا مشکل با تکرار سوال “چرا؟” است. هر پاسخ اساس سؤال بعدی را تشکیل می‌دهد. “پنج” در نام از یک مشاهده حکایتی در مورد تعداد تکرارهای مورد نیاز برای حل مشکل نشات می‌گیرد. همه مشکلات یک علت ریشه‌ای واحد ندارند. اگر کسی بخواهد چندین علت ریشه‌ای را کشف کند؛ روش باید تکرار شود و هر بار دنباله‌ای متفاوت از سوالات پرسیده شود.

این روش حل مسئله هیچ قانون سخت و سریعی در مورد اینکه چه سطرهایی از سؤالات را باید بررسی کرد، یا مدت زمان ادامه جستجو برای علل ریشه ای اضافی ارائه نمی‌کند. بنابراین، حتی زمانی که روش به دقت دنبال شود، نتیجه همچنان به دانش و پشتکار افراد درگیر بستگی دارد.
(who, what, where, when, why, how, how many or how much): 5W and 2H

کنترل فرآیند آماری – Statistical process control (SPC)

کنترل فرآیند آماری یک متد کنترل کیفیت است که از روش‌های آماری برای نظارت و کنترل یک فرآیند استفاده می‌کند. این متد حل مسئله به کارایی عملکرد فرآیند کمک کرده و برای تولید محصولات مطابق با مشخصات بیشتر و ضایعات کمتر (بازکاری یا ضایعات) مفید است.  SPC را می‌توان برای هر فرآیندی اعمال کرد که در آن خروجی “محصول منطبق” قابل اندازه‌گیری باشد.

ابزارهای کلیدی مورد استفاده در کنترل فرآیند آماری عبارتند از نمودارهای اجرا، نمودارهای کنترل، تمرکز بر بهبود مستمر و طراحی آزمایش‌ها. خطوط تولید نمونه فرآیندیست که در آن SPC اعمال می‌شود.

SPC باید در دو مرحله اجرا شود: مرحله اول استقرار اولیه فرآیند است و فاز دوم استفاده منظم از فرآیند تولید است. در مرحله دوم، بسته به تغییر در شرایط انسان، ماشین، مواد، روش، حرکت، محیط و میزان سایش قطعات مورد استفاده در فرآیند ساخت (قطعات ماشین آلات)، درباره دوره مورد بررسی باید تصمیم گرفته شود.

مزیت ابزار حل مسئله SPC نسبت به سایر روش های کنترل کیفیت مانند “بازرسی” این است که بر تشخیص و پیشگیری زودهنگام مشکلات به جای اصلاح مشکلات پس از وقوع آنها تاکید دارد. کنترل فرآیند آماری علاوه بر کاهش ضایعات می‌تواند منجر به کاهش زمان لازم برای تولید محصول شود. SPC احتمال نیاز محصول نهایی به کار مجدد یا اسقاط را کاهش می‌دهد.

نمودار پراکندگی (Scatter plots)

این ابزار حل مسئله یک نمودار ریاضی با استفاده از مختصات دکارتی بمنظور نمایش مقادیر معمولاً دو متغیر برای مجموعه ای از داده‌هاست. اگر نقاط کد شده باشند (رنگ/شکل/اندازه)، یک متغیر اضافی می‌تواند نمایش داده شود. داده‌ها به‌عنوان مجموعه‌ای از نقاط نمایش داده می‌شوند که هر کدام دارای یک متغیر تعیین‌کننده موقعیت در محور افقی و متغیر دیگر تعیین‌کننده موقعیت روی محور عمودی است.

کاربرد نمودار پراکندگی زمانیست که یک متغیر پیوسته تحت کنترل آزمایشگر باشد و دیگری به آن وابسته باشد یا زمانی که هر دو متغیر پیوسته مستقل باشند. اگر پارامتری وجود داشته باشد که به طور سیستماتیک توسط دیگری افزایش و یا کاهش یابد، آن را پارامتر کنترل یا متغیر مستقل می‌نامند و معمولاً در امتداد محور افقی ترسیم می‌شود.

متغیر اندازه‌گیری شده یا وابسته معمولاً در امتداد محور عمودی رسم می‌شود. اگر هیچ متغیر وابسته‌ای وجود نداشته باشد، هر نوع متغیر را می‌توان بر روی هر یک از محورها رسم کرد و نمودار پراکندگی تنها میزان همبستگی (نه علیت) بین دو متغیر را نشان می‌دهد. نمودار پراکندگی یکی از هفت ابزار اساسی کنترل کیفیت است.

طراحی آزمایش‌ها (DOE، DOX یا طراحی آزمایشی)

طراحی هر وظیفه‌ایست که هدف آن توصیف و توضیح تنوع اطلاعات در شرایط منعکس‌کننده تغییرات است. این اصطلاح عموماً با آزمایش‌هایی مرتبط است که

در آن طرح شرایطی را معرفی می‌کند که مستقیماً بر تغییرات تأثیر می‌گذارد، اما ممکن است به طراحی شبه آزمایش‌هایی نیز اشاره داشته باشد که در آن شرایط طبیعی که بر تغییرات تأثیر می‌گذارند برای مشاهده انتخاب می‌شوند.

هدف آزمایش در ساده‌ترین شکل آن، پیش‌بینی نتیجه با ارائه تغییری در پیش‌شرط‌ ها است که توسط یک یا چند متغیر مستقل نشان داده می‌شود. به این متغیرها «متغیرهای ورودی» یا «متغیرهای پیش‌بینی‌کننده» نیز گفته می‌شود. تغییر در یک یا چند متغیر مستقل به طور کلی منجر به تغییر در یک یا چند متغیر وابسته می‌شود که به آنها “متغیرهای خروجی” یا “متغیرهای پاسخ” نیز گفته می‌شود.

طرح آزمایشی همچنین ممکن است متغیرهای کنترلی را شناسایی کند که باید ثابت نگه داشته شوند تا از تأثیر عوامل خارجی بر نتایج جلوگیری شود. طراحی آزمایشی نه تنها شامل انتخاب متغیرهای مستقل، وابسته و کنترل مناسب است، بلکه شامل برنامه‌ریزی تحویل آزمایش در شرایط بهینه آماری با توجه به محدودیت های منابع موجود نیز می‌شود.

رویکردهای متعددی برای تعیین مجموعه نقاط طراحی (ترکیبات منحصر به فرد از تنظیمات متغیرهای مستقل) در آزمایش استفاده می‌شود. نگرانی‌های اصلی در طراحی تجربی شامل ایجاد اعتبار، پایایی و تکرارپذیری است. برای مثال، این نگرانی‌ها را می‌توان با انتخاب دقیق متغیر مستقل، کاهش خطر خطای اندازه‌گیری، و اطمینان از اینکه مستندات روش به اندازه کافی دقیق است، تا حدی برطرف کرد.

نگرانی‌های مرتبط شامل دستیابی به سطوح مناسب از قدرت و حساسیت آماری است. آزمایش‌هایی که به درستی طراحی شده اند دانش را در علوم طبیعی و اجتماعی و مهندسی ارتقا می‌دهند. از دیگر کاربردهای آن می‌توان به بازاریابی و سیاست‌گذاری اشاره کرد. مطالعه طراحی آزمایشات موضوع مهمی در فراعلم به شمار می‌آید.

برگه چک (check sheet)

چک شیت

شیت چک، فرم (سندی) است که برای جمع آوری داده‌ها در زمان واقعی و مکان تولید داده‌ها استفاده می‌شود. داده‌هایی که این ابزار حل مسئله می‌تواند کمی یا کیفی باشد. هنگامی که اطلاعات کمی باشد، گاهی اوقات برگه چک یک برگه محاسبه نامیده می‌شود. مشخصه تعیین کننده یک برگه چک این است که داده‌ها با ایجاد علائم (“چک”) یا همان تیک روی آن ثبت می شوند. یک برگه چک معمولی به بخش‌هایی تقسیم می‌شود و علائم ایجاد شده در هر یک از این بخش‌ها اهمیت متفاوتی دارند. داده‌ها با مشاهده مکان و تعداد علائم روی برگه خوانده می‌شوند.

هیستوگرام

Histogram یک نمایش تقریبی از توزیع داده‌های عددی است که اولین بار توسط کارل پیرسون معرفی شد. هیستوگرام‌ها در برنامه‌های کاربردی و زمانی که ویژگی های آماری آنها نیاز به مدل‌سازی دارند ترجیح داده می‌شوند. هیستوگرام گاهی با نمودار میله‌ای اشتباه گرفته می‌شود. تفاوت هیستوگرام با نمودار میله ای این است که هیستوگرام برای داده‌های پیوسته استفاده می‌شود، اما نمودار میله‌ای نموداری از متغیرهای طبقه‌بندی است. برخی از نویسندگان توصیه می‌کنند که بین مستطیل‌های نمودارهای میله شکاف‌هایی باشند تا تمایز را روشن کند.

تجزیه و تحلیل حالت و اثرات خرابی (FMEA)

این ابزار حل مسئله اغلب با «حالت‌های خرابی» (به صورت جمع نوشته می‌شود)؛ فرآیند بررسی هرچه بیشتر مؤلفه‌ها، مجموعه‌ها و زیرسیستم‌ها برای شناسایی حالت‌های خرابی احتمالی در یک سیستم و علل و اثرات آن است. برای هر جزء، حالت‌های خرابی و اثرات ناشی از آن بر بقیه سیستم در یک کاربرگ خاص FMEA ثبت می‌شود. انواع مختلفی از این کاربرگ ها وجود دارد.

یک FMEA می‌تواند یک تجزیه و تحلیل کیفی باشد، اما زمانی که مدل‌های نرخ شکست ریاضی با یک پایگاه داده نسبت حالت شکست آماری ترکیب می‌شوند، ممکن است بر مبنای کمی قرار گیرد. این یکی از اولین تکنیک‌های بسیار ساختارمند و سیستماتیک برای تجزیه و تحلیل شکست بود که در اواخر دهه 1950 توسط مهندسان قابلیت اطمینان برای مطالعه مشکلاتی که ممکن است از عملکرد نادرست سیستم‌های نظامی ایجاد شود، توسعه یافت. FMEA اغلب اولین مرحله مطالعه قابلیت اطمینان سیستم است.

چند نوع مختلف از آنالیز FMEA وجود دارد، مانند:

  • عملکردی
  • طرح
  • روند

گاهی اوقات FMEA به (FMECA) (حالت شکست، اثرات و تجزیه و تحلیل بحرانی) گسترش می‌یابد تا نشان دهد که تجزیه و تحلیل بحرانی نیز انجام می‌شود.

یک فعالیت موفق FMEA به شناسایی حالت‌های شکست بالقوه بر اساس تجربه با محصولات و فرآیندهای مشابه یا بر اساس فیزیک رایج منطق شکست کمک می‌کند. این روش به طور گسترده‌ای در صنایع توسعه و تولید در مراحل مختلف چرخه عمر محصول استفاده می شود. تحلیل اثرات به مطالعه پیامدهای آن خرابی‌ها در سطوح مختلف سیستم اشاره دارد.

فلوچارت

فلوچارت نوعی نمودار است که یک گردش کار یا فرآیند را نشان می‌دهد. این ابزار حل مسوله همچنین به عنوان یک نمایش نموداری از یک الگوریتم، یک رویکرد گام به گام برای حل یک کار قابل تعریف است.

فلوچارت مراحل را به صورت جعبه در انواع مختلف  و ترتیب آنها را با اتصال جعبه‌ها با فلش نشان می‌دهد. این نمایش نموداری یک مدل راه حل برای یک مسئله معین است. فلوچارت‌ها در تجزیه و تحلیل، طراحی، مستندسازی یا مدیریت یک فرآیند یا برنامه در زمینه‌های مختلف استفاده می‌شوند.

از فلوچارت‌ها در طراحی و مستندسازی فرآیندها یا برنامه‌های ساده استفاده می‌شود. مانند انواع دیگر نمودارها، آنها به تجسم آنچه در جریان است  و در نتیجه به درک یک فرآیند کمک می‌کنند.  فلوچارتها می‌توانند ویژگی‌های کمتر مشهود مانند نقص‌ها و تنگناها را در فرآیند پیدا کنند. انواع مختلفی از فلوچارت وجود دارد: هر نوع مجموعه‌ای از جعبه ها و نمادهای خاص خود را دارد.

مهارت های حل مسئله

مهارت های حل مسئله به شما کمک می کند منبع یک مشکل را تعیین کنید و راه حل موثری پیدا کنید. اگرچه حل مسئله اغلب به عنوان مهارت جداگانه شناخته می شود، مهارت های مرتبط دیگری نیز وجود دارد که به این توانایی کمک می کند.
برخی از مهارت های کلیدی حل مسئله عبارتند از:

  • گوش دادن فعال
  • تحلیل و بررسی
  • پژوهش
  • خلاقیت
  • ارتباط
  • قابل اعتماد بودن
  • تصمیم گیری
  • تیم سازی

مهارت‌های حل مسئله در هر شغلی در هر سطحی مهم است. در نتیجه، حل مؤثر مشکل ممکن است به مهارت‌های فنی خاص صنعت یا شغل نیز نیاز داشته باشد. به عنوان مثال، یک پرستار در هنگام تعامل با بیماران به مهارت‌های گوش دادن و ارتباط فعال، و همچنین به دانش فنی موثر در رابطه با بیماری‌ها و داروها نیاز دارد. در بسیاری از موارد، یک پرستار باید بداند که چه زمانی باید با پزشک در مورد نیازهای پزشکی بیمار به عنوان بخشی از راه حل مشورت کند.

نمونه‌هایی از مهارت‌های حل مسئله

برای حل موثر یک مشکل، احتمالاً از چند مهارت مختلف استفاده خواهید کرد. در ذیل چند نمونه از مهارت‌هایی که ممکن است هنگام حل یک مشکل استفاده کنید آورده شده است:

پژوهش

تحقیق یک مهارت ضروری در ارتباط با حل مسئله است. به عنوان یک حلال مشکل، باید بتوانید علت مشکل را شناسایی کرده و آن را به طور کامل درک کنید. می توانید با طوفان فکری با سایر اعضای تیم، مشورت با همکاران با تجربه تر یا کسب دانش از طریق تحقیق یا دوره های آنلاین شروع به جمع آوری اطلاعات بیشتر در مورد یک مشکل کنید.

تحلیل و بررسی

اولین قدم برای حل هر مشکلی برای تجزیه و تحلیل وضعیت می باشد. مهارت های تحلیلی به شما کمک می کند مشکلات را درک کنید و به طور موثر راه حل ها را توسعه دهید. همچنین در طول تحقیق به مهارت های تحلیلی نیاز دارید تا به تمایز بین راه حل های مؤثر و غیر مؤثر کمک کند.

تصمیم گیری

در نهایت، باید در مورد چگونگی حل مسئله پیش آمده تصمیم بگیرید. گاهی اوقات ممکن است بتوانید به سرعت تصمیم بگیرید. مهارت های تحقیقاتی و تحلیلی قوی می تواند به کسانی که تجربه کمتری در حوزه کاری خود دارند کمک کند. همچنین ممکن است حالت ‌هایی وجود داشته باشد که زمان کافی برای ایجاد راه‌حل صرف شود یا موضوع به کسی که توانایی بیشتری برای حل آن دارد، ارجاع شود.

تصمیم گیری برای حل مسئله

ارتباطات

هنگام شناسایی راه حل های ممکن، باید بدانید که چگونه مشکل را به دیگران منتقل کنید. شما همچنین باید بدانید که چه کانال های ارتباطی مناسبی هنگام درخواست کمک موجودند. هنگامی که راه حلی را پیدا کردید، برقراری ارتباط روشن به کاهش هرگونه سردرگمی کمک می کند و اجرای راه حل را آسان تر می کند.

قابل اعتماد بودن

قابل اعتماد بودن یکی از مهم ترین مهارت ها برای حل مسئله است. حل مشکلات به موقع ضروری است. کارفرمایان برای افرادی که می توانند به آنها اعتماد کنند ارزش زیادی قائل هستند تا راه حل ها را در سریع ترین و موثرترین زمان ممکن شناسایی و سپس اجرا کنند.

چگونه مهارت‌های حل مسئله خود را تقویت کنیم؟

اگر هنگام تلاش برای حل یک مشکل احتمالی احساس می‌کنید که از منطقه امنخود خارج شده‌اید و به توانایی حل مسئله خود شک دارید، راه‌های زیادی برای توسعه مهارت‌هایتان وجود دارد. در اینجا چند نکته برای بهبود رویکرد حل مسئله وجود دارد:

روی راه حل تمرکز کنید. تمرکز بیش از حد روی شرایطی که مشکل را ایجاد کرده است آسان است. تغییر تمرکز از مشکل فعلی به نتایج و راه حل های احتمالی می تواند دید مثبت تری به شما بدهد و چشمان شما را به روی راه حل های جدید باز کند.

مشکل را به وضوح تعریف کنید. حل یک مشکل مبهم که هرگز برای تعریف واضح آن وقت نگذارید، سخت است. هیچ محل کاری کامل نیست و معمولاً انواع مختلفی از مشکلات مرتبط با یکدیگر وجود دارند که می توانند در هر زمان حل شوند. اگر متوجه شدید که در طول فرآیند حل مسئله دچار استرس و حواس پرتی می شوید، به مرحله اول برگردید و مطمئن شوید که به یک مشکل منحصر به فرد نزدیک می شوید.

روی یک فرآیند توافق کنید. اگر به عنوان بخشی از یک تیم به حل مسئله می پردازید، بسیار مهم است که قبل از شروع فرآیند حل مسئله، به قوانین و رویه های اساسی پایبند باشید. اینکار فرایند را ساده تر می کند و به شما کمک می کند تا از تعارض در مسیر جلوگیری کنید.

حتما از فرایند گوش دادن فعال استفاده کنید. بهترین حلال مشکل ، شنوندگان عالی هستند. حل مسئله مستلزم آن است که ورودی ها و نظرات مختلفی را در نظر بگیرید و آنها را به دقت تجزیه و تحلیل کنید. این مهم است که افراد درگیر در فرآیند احساس کنند شنیده می شوند.

فایل ویدیویی منتشر شده، به صورت مختصر و مفید به این مهارت پرداخته است. در صورتی که مایلید با مهارت حل مسئله آشنا شوید این ویدیو به شما کمک شایانی خواهد کرد.

دریافت فایل PDF ویدئوی مهارت حل مسئله

روش نوین حل مسئله در پروژه ها

حل مسائل شرورانه Wicked Problem Solving: (مشکلاتی با درجه بالایی از عدم قطعیت، پیچیدگی و دشواری)

این مشکلات به طور مداوم با همکاری سطحی مواجه می شوند. این امر به دلیل پراکندگی تیم‌های راه دور در مناطق زمانی مختلف، نقش‌های تخصصی‌تر، موانع زبانی، تحریک بیش از حد می باشد .

PMI (نهاد مدیریت پروژه) به جهان این قدرت را می‌دهد تا ایده‌ها را به واقعیت تبدیل کند و حل مسایل شرورانه، سوخت موشکی برای انجام آن کار است.

چرا حرفه ای های پروژه به حل مسایل شرورانه نیاز دارند؟

در جامعه و تجارت، با چالش‌هایی روبرو هستیم که پیچیدگی آنها رو به افزایش است و نمی‌توان دیگر آنها را با تکنیک‌های استاندارد حل مسئله  رفع نمود.

حل مسئله شرورانه در مدیریت پروژه

ما نمی‌توانیم مشکلات خود را با همان سطح فکری که آنها را ایجاد کرده است حل کنیم.

این نقل قول، که اغلب به آلبرت انیشتین نسبت داده می‌شود، به‌خوبی توضیح می‌دهد که چرا (نهاد مدیریت پروژه) PMI با پیشگام فناوری (تام ووجک) در حل مسایل «شرورانه» – مشکلاتی با درجه بالایی از عدم قطعیت، پیچیدگی و دشواری، همکاری کرده است.

همه مشکلاتی که ما به عنوان متخصصان پروژه با آن مواجه می‌شویم را نمی‌توان بد و شرورانه توصیف کرد. اما یک فرض اساسی حل مسئله Wicked (WPS) این است که وقتی می‌دانیم چگونه یک مشکل شرور را مهار کنیم، می‌توانیم از همان اصول مقیاس‌پذیر و روش‌های عملی برای رسیدگی به اکثر مشکلاتی که بر سر راهمان قرار می‌گیرند استفاده کنیم. حل مشکل Wicked در واقع همان تفکر سطح بالاتری را که انیشتین در مورد آن صحبت می‌کند را مجسم کرده و می‌تواند یک منبع جدید مهم در زرادخانه حرفه‌ای پروژه باشد.

تام ووجک راهنمای کاملی برای دنیای حل مشکلات شرورانه است. تام قبل از پیوستن به PMI،(نهاد مدیریت پروژه) 25 سال را صرف مشاوره و همکاری با سازمان‌های پیشرو جهانی کرد تا به مشکلات شرورانه آنها رسیدگی کند. او با تکیه بر تفکر پیشگامان اولیه علوم اجتماعی، روشی را برای مقابله با مشکلات بد و شرورانه ابداع کرد و ابزاری را ایجاد نمود که به رهبران پروژه اجازه می‌دهد تا تفکر حل مسئله شرورانه را برای مشکلات عملی که با آن روبرو هستند به کار ببرند.

کار ووجک نمی‌تواند به موقع باشد. ما در زمان‌های نامشخصی زندگی می‌کنیم و مشکلاتی که با آن روبرو هستیم در پیچیدگی و مقیاس، روزافزون می‌شوند. علاوه بر چالش‌های کلان اجتماعی مانند تغییرات آب و هوایی و تغییرات جمعیتی، سازمان‌ها تحت فشار فزاینده‌ای قرار دارند تا خود را تغییر دهند – چالشی که با بحران COVID تشدید شده است.

نقش مدیران پروژه در حل مسئله سخت

شما نیز به عنوان متخصصان پروژه، ممکن است در خط مقدم این طرح‌های تحول قرار داشته باشید، و در عین حال با طیف وسیعی از چالش‌های عملی، مانند همکاری از راه دور با تیم‌ها، موانع زبان و مناطق زمانی مختلف، سازمان‌های ایزوله یا سلب ‌شده و نقش‌های تخصصی فزاینده مقابله کنید. برای مقابله با این چالش‌ها، به ابزارهای بسیار انعطاف‌پذیری نیاز داریم که ما را قادر می‌سازند تا در طیف کامل حل مسئله – از ابتدایی تا بسیار پیچیده کار کنیم.

حل مسئله Wicked چنین انعطاف پذیری را ارائه می دهد. اینگونه انعطاف‌پذیری‌ها که شامل سازماندهی وظایف در مجموعه‌ای از “بازی‌ها” است – دوره‌های عمل محدود به زمان که مشکل را بیان می‌کند، یک مدل بصری از موضوع ایجاد می‌کند و اقداماتی که تیم می تواند برای حل مشترک مشکل انجام دهد را تعریف می‌کند.

این سناریوها بلوک‌های اصلی حل مسئله Wicked هستند. یک متخصص با تجربه می‌تواند آنها را مانند بلوک‌های لگو جمع نموده تا پیچیده‌ترین چالش‌ها را شکسته و حل کند. انتخاب و آماده‌سازی سریع سناریوها، زمان آماده‌سازی را کاهش داده و کارایی جلسات و کارگاه‌ها را به شدت افزایش می‌دهد. در واقع، در یک پست وبلاگ اخیر PMI (نهاد مدیریت پروژه)، تام ووجک Wicked Problem Solving را به عنوان یک سیستم عامل مشترک برای حل مشکلات و تقویت همکاری بیشتر توصیف کرد.

در حل مسئله سخت…

توجه به این نکته مهم است که این دو ایده – حل مشکل و همکاری – ارتباط نزدیکی با هم دارند. تام ووجک معتقد است که وقتی با دیگران همکاری می‌کنیم بهترین کار خود را انجام می‌دهیم. البته PMI مدت‌هاست که اهمیت همکاری را درک کرده است: این یکی از «مهارت‌های قدرت» است که متخصصان پروژه بیشتر به آن اهمیت می‌دهند. اما از طریق این «بازی‌ها»، حل مسئله شرور همچنین بهترین تفکر طراحی، روش‌های چابک و ناب کار را در بر می‌گیرد – که همگی رویکردهای مهم‌تر در زمینه مدیریت پروژه هستند.

حل مشکل سخت به معنای جایگزینی روش‌های مدیریت پروژه مانند آبشار یا چابک نیست. همانطور که تام دوست دارد بگوید، این روش‌ها چرخ دنده‌ها هستند و حل مسئله شرور روان‌کننده‌ای است که باعث می‌شود چرخ دنده‌ها روان‌تر کار کنند. حل مسئله شرور راهی اثبات شده برای فعالیت از طریق چالش‌هایی که هر روز با آن روبرو هستیم ارائه می‌دهد. ابزارهای جدیدی برای تشخیص و پیمایش پیچیدگی فراهم می‌کند. مهمتر از آن، به ما اجازه می‌دهد تا تفکر سطح بالاتر را به موضوعات مورد نظر بیاوریم – راهی برای پردازش مشکلات به روشی که بالاتر از تفکری است که در وهله اول مشکل را ایجاد کرده است.

حل مسئله در مدیریت پروژه چیست؟

حل مسئله یک وظیفه اساسی برای مدیریت پروژه است. فرآیندی برای توسعه و بکارگیری راه حلی برای مشکلات پیش آمده است. اگر روش خاصی در کار پروژه اجرا شود، احتمال موفقیت افزایش می یابد.

حل مسئله مدیریت پروژه

برای حل مشکلات به ظاهر غیرممکن، همیشه نمی توانید “بهترین حدس” را بزنید و به بهترین ها امیدوار باشید. تمایل به نتیجه‌گیری سریع منجر به اشتباهات پرهزینه می‌شود. غریزه و شهود خالص ممکن است الهام بخش باشد، اما می‌تواند باعث مشکلات پیش‌بینی نشده و تصمیمات اشتباه شود که می‌تواند منجر به مرگ پروژه شود. مشکلات به طور سنتی با مواد معیوب، ماشین آلات ضعیف، قطعات شکسته، تجهیزات ناکارآمد و اجزای ناکارآمد همراه بوده است.

بهترین حلال مشکل، مکانیکی بود که می‌توانست به زیر کاپوت ماشین نگاه کند تا سیم‌کشی خالی را پیدا کند. سیستم‌های جدید، تجهیزات پیشرفته‌تر و فشار زمان در کنار هم احساس فوریت را ایجاد می‌کنند. یک قطعه شکسته می‌تواند باعث تشدید مشکل و خاموش شدن کل سیستم شود. سوگیری برای اقدام فوری آنقدر زیاد است که گاهی اوقات فکر قبل از عمل آشکارا دلسرد می‌شود. فقط انجامش بده، اما همین الان انجامش بده.

توانایی حل مسئله مدیر پروژه

فرسایش ظاهری و توانایی حل مسئله کمتر دلیلی برای ناامیدی است تا درخواستی برای بررسی مجدد ماهیت یکی از «مهارت های بنیادی» مدیریت پروژه. برای تبدیل یک مهارت پایه مانند حل مسئله به یک شایستگی اصلی برای مدیران پروژه، مستلزم استقرار مجدد این مهارت‌ها و فرآیندها در سراسر سازمان است. این نوع تلاش را می‌توان با یک سری “قوانین جدید” مشخص کرد.

قانون 1: هدف اولیه از حل مسئله در پروژه ها حل مشکل نیست، بلکه جلوگیری از انجام کار احمقانه است.

قانون 2: داده ها را جمع آوری نکنید، آن را دور بریزید.

قانون 3: مشکل را به عنوان یک تیم بپذیرید.

چالش این نیست که ثابت کنیم مورفی اشتباه می کند (“هر چیزی که ممکن است اشتباه پیش برود اشتباه خواهد شد”). چالش این است که از اجتناب‌ناپذیر بودن یک مشکل کمتر مرعوب شوید. ایجاد مهارت حل مسئله به عنوان یک شایستگی اصلی برای مدیران پروژه این امکان را به سازمان‌ها می‌دهد که با اعتماد به توانایی‌های خود با مشکلات برخورد کنند تا آنها را سریع و موثر حل کنند.

تهیه و تالیف: آقای امیر قربان زاده


PMPiran

PMP

مجموعه PMPiran با سال‌ها تجربه در حوزه آموزش و مشاوره مدیریت پروژه


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *